2024-03-28T19:47:08Z
https://smsj.sums.ac.ir/?_action=export&rf=summon&issue=5001
Sadra Medical Journal
1397
6
3
تاثیر اجرای مدیریت ناب بر بهبود فرآیندهای بیمارستانی: 95-1394
حسین
ابراهیمی پور
الهه
هوشمند
علی
وفایی نجار
امین
عادل
سید سعید
طباطبایی
مقدمه : ﻣﻔﻬﻮم مدیریت ﻧﺎب، رﻳﺸﻪ کن کردن اﺗﻼف و ﺁﻓﺮﻳﻨﺶ ارزش در ﺳﺎزﻣﺎن اﺳــﺖ. این مطالعه با هدف تعیین تاثیر اجرای مدیریت ناب بر بهبود فرآیندهای بیمارستانی در شهر تهران انجام شده است.مواد و روش: در این مطالعه موردی، میزان رضایت بیماران و ترخیص با رضایت شخصی قبل و بعد از انجام مداخله بررسی شده است. برای اجرای مدیریت ناب از اسپاگتی چارت استفاده شد. کلیه بخش های درمانی، اداری و پاراکلینیک یک بیمارستان خصوصی جنرال شهر تهران در دیماه 1394 تا تیرماه 1395 بررسی شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه رضایت سنجی بیماران و فرم های محقق ساخته گردآوری شده و به کمک آمار توصیفی در نرم افزارExcel تحلیل شد.یافتهها: استفاده از اسپاگتی چارت، باعث کاهش مسیر در فعالیت فرآیند ترخیص بیماران مرد 55% یعنی 224 متر (از 408 به 184 متر) و بیماران زن 41% یعنی 224 متر (از 546 به 321 متر) شد. مداخلات اجرا شده شامل انتقال واحد بیمه از طبقه سه به همکف و انتقال واحد ترخیص از طبقه یک به همکف بود. اجرای این مداخلات باعث 8/0 درصد (از 8/6 به 6 درصد) کاهش میزان ترخیص با رضایت شخصی و افزایش 8% میزان رضایت کلی بیماران شد.بحث و نتیجهگیری: اجرای مدیریت ناب در بیمارستان منجر به حذف اتلافات از فرآیندهای ارایه خدمات به بیماران و کاهش جریان فعالیت بیماران می شود. ضروری است که با بررسی وضعیت موجود بیمارستانها و ترسیم تصویری از دورنما و آینده مدیریت بیمارستان ناب، اقدام به تدوین نقشه راه نمود و حرکت بسوی مدیریت بیمارستان ناب را آغاز نمود.
Quality Improvement
Management Quality Circles
Hospital Administration
Operating Room
2018
06
22
161
170
https://smsj.sums.ac.ir/article_43967_912587934119125417372005d46c7f59.pdf
Sadra Medical Journal
1397
6
3
بررسی میزان انطباق برنامه آموزشی دوره کارشناسی رشته بهداشت عمومی با نیازهای حرفهای: یک مطالعه مقطعی
کتایون
بختیار
ثریا
نورایی مطلق
محمدحسن
ایمانی نسب
محمدجواد
طراحی
محمدحسین
قارونی
حشمت اله
اسدی
مقدمه: بازنگری ادواری برنامههای درسی مقاطع مختلف تحصیلی بر حسب نیازهای حرفه ای سبب بهبود کیفیت آموزش می گردد. لذا این مطالعه با هدف تعیین میزان انطباق دروس پایه و اختصاصی کارشناسی رشته بهداشت عمومی با نیازهای حرفهای انجام شد.مواد و روش: این مطالعه مقطعی با مشارکت 66 کارآموز بهداشت عمومی دانشگاه علوم پزشکی لرستان در سال 1395 انجام شد. روش نمونهگیری سرشماری بود. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه بود که روایی و پایایی آن در بررسیهای قبلی مورد تایید قرار گرفته است. دادهها با استفاده از نرم افزار STATA و روشهای آماری توصیفی و تحلیلی مورد تجزیه تحلیل قرار گرفت.یافتهها: نتایج مطالعه نشان داد کاربرد دروس اختصاصی و پایه کارشناسی رشته بهداشت عمومی جهت انجام وظایف شغلی به ترتیب زیاد و متوسط بود. پرکاربرد ترین درس اختصاصی رشته از نظر کارآموزان، بهداشت مادران و کودکان و کم کاربردترین درس، بهداشت حرفهای بود. از نظر کارآموزان بیش از 60 درصد دروس پایه و بیش از 40 درصد دروس اختصاصی صرفاً در حد تغییر دانش و نه نگرش و رفتار ارائه می گردد. در هر دو گروه کارآموزان پیوسته و ناپیوسته، رضایت از رشته تحصیلی متوسط بود و تفاوت معناداری بین دو گروه مشاهده نشد. بحث و نتیجهگیری: میزان انطباق برنامه آموزشی دوره کارشناسی رشته بهداشت عمومی با نیازهای حرفه ای، از نظر کارآموزان این رشته در حد متوسط بود. لذا پیشنهاد میشود تعداد واحدهای درس مصون سازی فعال و انفعالی افزایش یابد. همچنین پیشنهاد میگردد یک نیمسال از کارآموزی در طی دوره آموزشی ارائه گردد.
Curriculum
Public Health Undergraduate Program
Intern/Apprentice
Requirements
Job
2018
06
22
171
184
https://smsj.sums.ac.ir/article_43968_14884ce1df1ecacee9f12d035ed1ba97.pdf
Sadra Medical Journal
1397
6
3
بررسی اپیدمیولوژیک مصدومین حوادث ترافیکی مراجعه کننده به بیمارستان خاتم الانبیاء شهرستان زاهدان
افسانه
کریمی
یوسف
مهدی پور
علی
محمدپور
اسماء
حیدری دلیر
حمید
بورقی
مقدمه: افزایش ناتوانی ها و مرگ و میرهای منسوب به حوادث ترافیکی تبدیل به یک نگرانی بزرگ جهانی شده است. استفاده از اطلاعات اپیدمیولوژی مربوط به رخداد حوادث در برنامه های پیشگیری نقش اساسی دارد؛ لذا مطالعه حاضر در جهت تعیین وضعیت اپیدمیولوژیک مصدومین حوادث ترافیکی مراجعه کننده به بیمارستان خاتم الانبیاء شهرستان زاهدان انجام شد.مواد و روش: در این مطالعه توصیفی- مقطعی از مجموع 466 مصدوم حوادث ترافیکی مراجعه کننده به بیمارستان خاتم الانبیاء زاهدان، نمونه ای به تعداد 210 نفر به صورت تصادفی ساده انتخاب گردید. در جهت گردآوری داده ها از چک لیستی مشتمل بر چهار قسمت: مشخصات دموگرافیک، حادثه، بالین و ترخیص مصدومین حوادث ترافیکی استفاده شد. با مراجعه حضوری به بیمارستان و مطالعه پرونده مصدومین حوادث ترافیکی، استخراج اطلاعات و تکمیل چک لیست ها صورت گرفت. برای تحلیل داده های مطالعه از نرم افزار SPSS ورژن ۱۶ استفاده شد.یافته ها: 9/82 درصد مصدومین مرد، 61 درصد مجرد و 2/35 درصد صدمه دیدگان در گروه سنی ۲۵-16 سال بودند. 2/35 درصد مصدومین موتور سوار بوده و بیشترین صدمات (8/34 درصد) از نوع شکستگی بوده است. اکثر صدمات ( 5/40 درصد) در موضع سر و گردن بوده و برای اکثر مصدومان (4/42 درصد) اقدامات جراحی انجام شده است. ۵/۳ درصد مصدومان نیز فوت نموده اند. بحث و نتیجه گیری: یافته ها نشان داد که جمعیت جوان، مرد و مجرد بیش از سایر گروه های جامعه درگیر حوادث ترافیکی بوده است. لذا اتخاذ برنامه های پیشگیری مبتنی بر جامعه درگیر از توصیه های مهم مطالعه حاضر می باشد. در این زمینه استفاده از رسانه ها و مدارس در جهت نهادینه نمودن فرهنگ رانندگی و ترافیک از نکات مهم قابل طرح می باشد.
Accidents
Traffic
Epidemiology
2018
06
22
185
194
https://smsj.sums.ac.ir/article_43969_f3481017f5e58cc3291ce0e45a24f489.pdf
Sadra Medical Journal
1397
6
3
اثر تحولات سازمانی بر استرس شغلی پرستاران با توجه به نقش تعدیل کننده اعتماد به سرپرستاران
علیرضا
فتحی زاده
رضا
زارع
محمد
خمرنیا
سید کوشا
میرمسعودی
مقدمه: یکی از مشکلات اساسی که در طی چند دهه اخیر و با روی آوردن تدریجی جوامع به سمت زندگی مدرن گریبانگیر جوامع بشری شده است، پدیده استرس میباشد. این پدیده اهمیت ویژهای یافته است و با جهانی شدن، سلامت شاغلین را تحت تأثیر فزایندهای قرار داده است لذا هدف پژوهش حاضر، تعیین اثر تغییر و تحولات سازمانی بر استرس شغلی پرستاران با توجه به نقش تعدیلگر اعتماد به سرپرستاران در نظر گرفته شد.مواد و روش: این مطالعه از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر جمعآوری دادهها از نوع تحقیقات پیمایشی و از شاخه مطالعات میدانی به شمار میآید که به طور مقطعی در سال 1396 در هشت بیمارستانهای دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام شد. جامعه آماری پژوهش همهی پرستاران شاغل در بیمارستانهای دانشگاه علوم پزشکی تهران به تعداد 16 بیمارستان میباشد که با استفاده از روش نمونه گیری خوشهای مرحلهای 215 پرستار از بین 230 نمونه آماری پژوهش انتخاب گردید. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه تغییر و تحول سازمانی مارچ (1981)، پرسشنامه استرس شغلی هلریکل و اسلوکوم (2010) و پرسشنامه اعتماد به سرپرستان مککفری (2010) بود که روایی و پایایی آنها مورد تأیید قرار گرفت. در تحلیل دادهها از آزمون همبستگی پیرسون برای بررسی رابطه بین متغیرها، روش مدلسازی معادلات ساختاری و آزمون بوتاستراپ جهت سنجش برازش مدل پژوهش و آزمون فرضیهها با استفاده از نرمافزارهای SPSS 22 و Amos22استفاده شد.یافتهها: نتایج نشان داد که مدل پژوهش از برازش خوبی برخوردار است. در صورتی که اعتماد به سرپرستار در سطح کم باشد تغییر سازمانی با ضریب تأثیر 0.60- در سطح اطمینان 95 درصد بر استرس شغلی پرستاران تأثیر میگذارد و در صورتی که اعتماد به سرپرستار در سطح زیاد باشد ضریب تأثیر تغییر سازمانی براسترس شغلی پرستاران در سطح اطمینان 95 درصد معادل 0.77- میباشد.بحث و نتیجهگیری: استرس تا حد خاصی میتواند تاثیر مثبتی بر عملکرد فرد درسازمان داشته باشدو اگر از حد معینی فراتر رود موجب تاثیر منفی بر عملکرد فرد در سازمان شده.، بنابراین به طور کلی فشار روانی از طریقاعتماد منجر به تغییر و تحول سازمانی میگردد.
Organizational change
Nursing job stress
Trust in head nurses
2018
06
22
195
204
https://smsj.sums.ac.ir/article_43970_7dd9955e719c641f215e8f07b3f0cb10.pdf
Sadra Medical Journal
1397
6
3
شیوع افسردگی، اضطراب و استرس مراقبان بیماران مبتلا به استروک
سیمین
سوداگر
معصومه
رامبد
مقدمه: مراقبان بیماران مبتلا به استروک ممکن است در معرض مشکلات روحی و روانی باشند. این مطالعه با هدف تعیین شیوع افسردگی، اضطراب و استرس مراقبان بیماران مبتلا به استروک انجام شد.مواد و روش: مطالعه حاضر به صورت توصیفی و مقطعی انجام شد. 122 مراقب بیماران مبتلا به استروک مراجعه کننده به بیمارستان پیامبر اعظم بندرعباس به شیوه نمونه گیری آسان در این مطالعه شرکت کردند. از مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس (DASS-21) برای جمع آوری اطلاعات استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون کای دو و آنوا انجام شد.یافته ها: 68 درصد مراقبان بیماران مبتلا به استروک از افسردگی خفیف تا خیلی شدید رنج می بردند. نزدیک به دو سوم و نیمی از مراقبان بیماران مبتلا به استروک به ترتیب اضطراب و استرس خفیف تا خیلی شدید را تجربه می کردند.نتایج مطالعه نشان داد بین سطح افسردگی با جنسیت مراقبان (01/0=p و15/11=2c) و سن مراقبان (02/0=p و30/3=F) ارتباط معنی دار آماری وجود داشت. به علاوه بین سطح اضطراب مراقبان با جنسیت بیماران (007/0=p و04/12=2c) و سن بیماران (001/0=p و93/5=F) ارتباط وجود داشت.بحث و نتیجهگیری: یافته های این مطالعه گویای وجود افسردگی و اضطراب در درصد بالایی از مراقبان بیماران مبتلا به استروک بود. به علاوه نیمی از مراقبان استرس را تجربه می کردند. از آنجا که مراقبان مرد و دارای سن پایین تر افسردگی بیشتری را تجربه می کردند، توجه به این گروه دارای اهمیت می باشد. به علاوه شدت اضطراب در مراقبان جوان تر و کسانی که از بیمار مرد مراقبت می کردند بیشتر بود، لذا ارائه مداخلاتی برای این گروه پیشنهاد می گردد.
Caregivers
Stroke
depression
Anxiety
2018
06
22
205
214
https://smsj.sums.ac.ir/article_43971_e130cb7a2ce58f840185720f66dc5463.pdf
Sadra Medical Journal
1397
6
3
تحلیل عوامل مؤثر بر مصرف دخانیات در ایران؛ بررسی بودجه خانوار
نیما
محمد نژاد
محمدرضا
معصومی
جواد
جوان نوقابی
مقدمه: یکی از بزرگترین دست آوردهای برنامههای سلامت عمومی در سرتاسر دنیا، کاهش مصرف دخانیات طی دهه های اخیر می باشد. هدف این مطالعه تعیین میزان تاثیر عوامل اقتصادی، اجتماعی و دموگرافیک موثر بر مصرف دخانیات ایرانیان بوده است.روش بررسی: پژوهش حاضر کاربردی-توصیفی است. این مطالعه برای 114826 خانوار ایرانی طی سالهای 1386 تا 1394 انجام شده است و اطلاعات آماری مورد نیاز با استفاده از نرم افزار Stata.13 از دادههای خام هزینه و درآمد خانوارها موجود در مرکز آمار ایران استخراج شده است. در این مطالعه از رهیافت دابل هاردل یا دو مانعی (Double Hurdle) برای تمایز بین عدم تمایل به مصرف و راه حل گوشهای بهره گرفته شده است که برآورد ضرایب نیز با نرمافزار Stata.13 انجام شده است.یافته ها: اثرات نهایی بهدست آمده برای معادله مصرف مدل دابل هاردل بدینصورت میباشد: درآمد (8/1)، قیمت (6/2-)، وضعیت اشتغال (7/1-)، سن (5/0-)، وضعیت مالکیت مسکن (9/2-)، وضعیت تاهل (08/6-)، وضعیت تحصیلات (4/1-)، حضور فرزندان زیر 14 سال در خانوار (9/1)، جنسیت (6/12). اثرات نهایی معادله مشارکت نیز برای تمایل به مصرف بدین ترتیب بهدست آمده است: وضعیت اشتغال (28/0-)، سن (1/0-)، وضعیت مالکیت مسکن (15/0-)، وضعیت تاهل (16/0-)، وضعیت تحصیلات (07/0-)، حضور فرزندان زیر 14 سال (07/0)، جنسیت (8/1) بهطوریکه تمامی ضرایب حداقل در سطح 5 درصد معنیدار هستند.نتیجهگیری: نتایج نشان میدهد با توجه به اثرات نهایی محاسبه شده برای معادلۀ مصرف، تاثیر عوامل دموگرافیک بر مصرف دخانیات بیشتر از عوامل اقتصادی است. لذا توجه سیاستگذاران به اشتغال، ازدواج و مسکن افراد جامعه میتواند در کاهش مصرف دخانیات و بهبود سلامت عمومی کاربرد داشته باشد.
Public Health
Economics
Tobacco Use
Income
2018
06
22
215
226
https://smsj.sums.ac.ir/article_43972_cc399c33a685d94ce651a81e32eade26.pdf