دانشگاه علوم پزشکی شیراز
مجله علوم پزشکی صدرا
2322-4339
8
3
2020
06
21
اثربخشی مشاوره با رویکرد مثبت گرا بر شکوفایی، بهزیستی روان شناختی و شادکامی بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس
207
220
FA
زهره
علی بابا یی
0000-0002-3320-1920
کارشناسی ارشد مشاوره ، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه آزاد واحد خمینی شهر،اصفهان، ایران
z.alibabaee@yahoo.com
بتول
امین جعفری دهاقانی
0000-0001-7715-7354
استادیارگروه مددکاری اجتماعی، دانشکده علوم انسانی ، دانشگاه آزاد واحد خمینی شهر، اصفهان، ایران
b_aminjafari@yahoo.com
10.30476/smsj.2020.83411.1079
<strong>مقدمه:</strong> بیماری مولتیپل اسکلروزیس نوعی بیماری مزمن است که ناتوانی و کارکرد پایین ناشی از آن، افراد را به سوی احساس فقدان شایستگی و اطمینان از خود، کاهش احساس شادکامی و ایجاد مشکل در بهزیستی روانشناختی سوق میدهد؛ لذا لازم است مداخلات روان شناختی جهت بهبود وضعیت سلامت روحی این بیماران انجام گیرد؛ بنابراین پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی مشاوره با رویکرد مثبتگرا بر شکوفایی، بهزیستی روان شناختی و شادکامی بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس شهر اصفهان در بهار و تابستان سال 1397 انجام شد.<br /> <strong>روش ها:</strong> این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با گروه آزمایش و کنترل و دوره پیگیری یک ماهه بود. شرکت کنندگان پژوهش، 34 بیمار مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس بودند که بر اساس سن و تحصیلات به صورت همتاسازی در دو گروه کنترل (17 نفر) و آزمایش (17 نفر) قرار گرفتند و پیش آزمون اجرا شد. گروه آزمایش به مدت هشت جلسه 90 دقیقهای هفتگی طی یک ماه مشاوره با رویکرد مثبتگرا شرکت کردند و گروه کنترل در لیست انتظار بودند. پس از اتمام جلسات درمان و یک ماه پس از اجرا، مجدداً آزمون ها گرفته شد. برای جمع آوری دادهها از پرسشنامه شکوفایی سلیمانی و همکاران (1394)، پرسشنامه بهزیستی روان شناختی ریف (1989) و پرسشنامه شادکامی آکسفورد (1990) استفاده شد.<br /> <strong>یافتهها:</strong> نتایج تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نشان داد مشاوره با رویکرد مثبت گرا بر شکوفایی بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس تاثیر ندارد؛ لیکن منجر به افزایش بهزیستی روان شناختی (نمرات از 64/52 به 50/60 رسیده است) و احساس شادکامی (نمرات از 71/62 به 84/72 رسیده است) بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس گردیده است (05/0>p).<br /> <strong>نتیجه گیری: </strong>با توجه به یافته ها، شرکت در جلسات مشاوره با رویکرد مثبت گرا میتواند به پیشگیری از مشکلات روان شناختی و بهبود وضعیت روان شناختی بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس کمک کند.
بهزیستی روان شناختی,شادکامی,مولتیپل اسکلروزیس,مشاوره با رویکرد مثبت گرا
https://smsj.sums.ac.ir/article_47079.html
https://smsj.sums.ac.ir/article_47079_a7e8d27e2df1363580dc3fb8c1143e19.pdf
دانشگاه علوم پزشکی شیراز
مجله علوم پزشکی صدرا
2322-4339
8
3
2020
06
21
مقایسه ارزش تشخیصی تستهایCytology Testing ، High-risk HPV DNA Typing و APTIMA بر اساس نتیجه بیوپسی سرویکس در تشخیص کنسر و نئوپلازی سرویکس
221
232
FA
اعظم سادات
موسوی
0000-0003-3152-6999
دکتری تخصصی، استاد، انجمن متخصصین زنان و مامایی ایران، تهران، ایران
azamsadat_mousavi@yahoo.com
یاسمن
فربد
0000-0002-3001-7714
دکتری تخصصی، بخش زنان و زایمان، بیمارستان امام خمینی (ره)، دانشگاه علوم پزشکی تهران، تهران، ایران
yasaman.farbod@gmail.com
علی
پوریاسین
دکتری تخصصی، استادیار، واحد تشخیص مولکولی، آزمایشگاه پاتوبیولوژی آرمین، تهران، ایران
a.pouryasin@gmail.com
نرگس
ایزدی مود
دکتری تخصصی، استاد، بخش پاتولوژی، بیمارستان امام خمینی (ره)، دانشگاه علوم پزشکی تهران، تهران، ایران
nizadimood@yahoo.com
10.30476/smsj.2020.83409.1061
<strong>مقدمه:</strong> cytology testing در کاهش میزان بروز سرطان دهانه رحم و کاهش مرگ و میر موفق بوده است. همچنین آزمایشهای مولکولی مانند HPV typing، Aptima test میتواند اثربخشی غربالگری برای این نوع بدخیمی را بهبود بخشد. بر آن شدیم تا در این مطالعه ارزش تشخیصی تستهای cytology testing، High-risk HPV DNA typing و APTIMA را در مقایسه با نتیجه بیوپسی سرویکس در تشخیص کنسر و نئوپلازی سرویکس بررسی نماییم.<br /> <strong>روشها:</strong> تمام بانوان بالای ۲۱ سال و زیر ۶۵ سالی که علائم بالینی داشتند یا جهت تست غربالگری یا علائم بالینی مراجعه کرده بودند وارد مطالعه شدند. با استخراج نتایج تستهایcytology testing ، High-risk HPV DNA typing و APTIMA از پرونده بیماران sensitivity و specifity این تستها را محاسبه کردیم.<br /> <strong>یافتهها</strong>: cytology testing دارای حساسیت 59٪ برای CIN2+ و ویژگی 61٪ بود. برای CIN I، حساسیت و ویژگی cytology testing بالاتر بود (63٪ و 71٪). Typing High-risk HPV DNA برای CIN2+ بیشترین حساسیت (76٪) را داشت، اما ویژگی آن کم (66٪) بود. حساسیت و ویژگی آن برای CIN I 51٪ و 74٪، بود. آزمون آپتیما دارای حساسیت 7.53٪ و ویژگی 87.5٪ برای CIN2+ بود که حساسیت کمتری نسبت به Typing High-risk HPV DNA داشت، اما دارای ویژگی بالاتر بود. حساسیت آزمون آپتیما برای CIN I بسیار پایین بود (22.2٪)، اما ویژگی آن بسیار بالا بود (87.5٪).<br /> <strong>نتیجه </strong><strong></strong><strong>گیری:</strong> در این مطالعه نشان داده شد که High-risk HPV DNA typing بیشترین حساسیت (۷۵.۹٪) و APTIMA Test بیشترین ویژگی (۸۷.۵٪) را در پیشگویی CIN2+ در بین این سه تست دارد.
کنسر سرویکس,نئوپلازی داخل اپیتلیال سرویکال,تست سیتولوژی,HPV typing,تست آپتیما
https://smsj.sums.ac.ir/article_47080.html
https://smsj.sums.ac.ir/article_47080_e0b7e4159f1a48101c275be496c1da1f.pdf
دانشگاه علوم پزشکی شیراز
مجله علوم پزشکی صدرا
2322-4339
8
3
2020
06
21
بررسی ارتباط انگیزه، راهبردهای یادگیری زبان، تیپ شخصیتی و تفاوتهای فردی با اهمال کاری تحصیلی دانشجویان رشته های پزشکی در یادگیری زبان انگلیسی
233
248
FA
رضا
کافی پور
0000-0002-9906-7242
استادیار بخش زبان انگلیسی، دانشکده پیراپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی شیراز، شیراز، ایران
rezakafipour@gmail.com
لاله
خجسته
0000-0002-6393-2759
استادیار بخش زبان انگلیسی، دانشکده پیراپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی شیراز، شیراز، ایران
khojastehlaleh@yahoo.com
شاداب
مصلحی
مربی بخش زبان انگلیسی، دانشکده پیراپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی شیراز، شیراز، ایران
shadabmoslehi@gmail.com
10.30476/smsj.2020.87733.1155
<strong>مقدمه: </strong>اهمال کاری به هر نوع تاخیر و تعلل داوطلبانه در انجام امری علیرغم اطلاع از پیامدهای منفی آن اطلاق میشود. عوامل متعددی بر اهمال کاری فراگیران در یادگیری زبان انگلیسی تاثیر دارند که مطالعه حاضر به بررسی تاثیر عواملی همچون انگیزه، راهبردهای یادگیری زبان، تیپ شخصیتی، جنسیت، رشته تحصیلی، نوع واحد درسی زبان، مدرس و مقطع تحصیلی بر اهمال کاری در یادگیری زبان انگلیسی توسط دانشجویان در دانشگاه علوم پزشکی شیراز می پردازد.<br /> <strong>روش ها: </strong>جمع آوری داده های کمی از طریق پرسشنامه های اطلاعات عمومی، انگیزه، راهبردهای یادگیری زبان، شخصیت ایسنک، و سنجش اهمال کاری از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی شیراز که حداقل یک واحد درسی زبان انگلیسی نیز داشته اند صورت پذیرفت و داده های از طریق نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.<br /> <strong>یافته ها: </strong>تنها همبستگی بین اهمال کاری و انگیزه بیرونی معنادار بود اگر چه میزان تاثیر انگیزه بیرونی بر اهمال کاری دانشجویان بسیار جزیی بود. ضمنا میزان استفاده و آشنایی دانشجویان با راهبردهای یادگیری زبان در سطح متوسط و میزان اهمال کاری تحصیلی دانشجویان زیاد ارزیابی شد.<br /> <strong>نتیجه گیری: </strong> با توجه به نتایج حاصله مطالعات آینده باید روی بررسی دیگر عوامل تاثیر گذار بر اهمال کاری دانشجویان متمرکز شود. از سوی دیگر از آنجاییکه میزان آشنایی و استفاده دانشجویان از راهبردهای یادگیری زبان در سطح متوسط ارزیابی شده پیشنهاد میشود مدرسین استفاده عملی از راهبردهای یادگیری زبان انگلیسی را بعنوان یکی از مولفه های اصلی در بالا بردن کیفیت و کمیت یادگیری در بین دانشجویان تشویق و ترویج نمایند.
اهمال کاری تحصیلی,انگیزه,راهبردهای یادگیری زبان,تیپ شخصیتی,زبان انگلیسی
https://smsj.sums.ac.ir/article_47081.html
https://smsj.sums.ac.ir/article_47081_64b339aa7dd953fd5c888fdf501908f0.pdf
دانشگاه علوم پزشکی شیراز
مجله علوم پزشکی صدرا
2322-4339
8
3
2020
06
21
بررسی آلودگی به انگل توکسوپلاسما گوندای و پرخاشگری در کودکان مبتلا به اختلال اوتیسم و بهنجار
249
262
FA
نجمه
حمید
0000-0002-9863-0320
دانشیار گروه روانشناسی بالینی، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، ایران
n.hamid@scu.ac.ir
بشری
عزیزی
دانشجوی کارشناس ارشد روان شناسی بالینی، گروه روانشناسی بالینی، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، ایران
حسین
حمیدی نجات
استاد گروه پاتولوژی، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، ایران
10.30476/smsj.2020.85144.1107
<strong>مقدمه</strong>: هدف از پژوهش حاضر مقایسه آلودگی به انگل توکسوپلاسما گوندای و پرخاشگری در کودکان مبتلا به اختلال اوتیسم و بهنجار میباشد. طرح این پژوهش از نوع علی-مقایسهای و از نظر هدف، کاربردی است.<br /> <strong>روش ها</strong>: نمونه مورد بررسی شامل100 نفر که 50 نفر آنها را کودکان مبتلا به اوتیسم و 50 نفر آنها را کودکان بهنجار با سنین بین 3 تا 12 سال تشکیل میدهند که از لحاظ سن، وضعیت اجتماعی-اقتصادی، شدت اختلال، عدم ابتلاء به بیماریهای حاد جسمانی و روانی و سایر متغیرهای مورد نظر در پژوهش کاملاً همگون بودند و با استفاده از نمونهگیری تصادفی به دو گروه (آزمایش و کنترل) تقسیم شدند. از هر یک از افراد گروه به میزان Ml 5نمونه خونی جهت بررسی آلودگی به انگل توکسوپلاسما اخذ شد. جهت بررسی فرضیههای تحقیق از آزمون غیر پارامتریک کای دو، یو من ویتنی، کروسکال والیس برای تحلیل دادهها استفاده شد، ابزار مورد استفاده در پژوهش، مقیاس پرخاشگری پیش دبستانی (واحدی و همکاران، 1387) و الایزا ریدر (Elisa redder) که به منظور قرائت نتایج تست (خون) طراحی شده است.<br /> <strong>یافته ها</strong>: نتایج حاصل نشان داد که کودکان اوتیسم، میزان آلودگی بیشتری به انگل توکسوپلاسما گوندای نسبت به گروه بهنجار داشتند. همچنین کودکان آلوده به این انگل، پرخاشگری بیشتری نسبت به گروه غیر آلوده داشتند<strong>.</strong><br /> <strong>نتیجه گیری</strong>: در گروه کودکان اوتیسم، کودکان اوتیسمی که به این انگل دچار بودند، پرخاشگری بیشتری نسبت به کودکان اوتیسم غیر آلوده به انگل نشان دادند<strong>.</strong>
آلودگی به انگل توکسوپلاسما گوندای,پرخاشگری,اختلال اوتیسم,کودکان
https://smsj.sums.ac.ir/article_47082.html
https://smsj.sums.ac.ir/article_47082_a188c9b9d0b7780c6b3b265e806f9c83.pdf
دانشگاه علوم پزشکی شیراز
مجله علوم پزشکی صدرا
2322-4339
8
3
2020
06
21
بررسی میزان رعایت اصول کار با دستگاه کوتری در پرسنل اتاق عمل و ارتباط آن با متغیرهای دموگرافیک در بیمارستان های آموزشی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی شیراز
263
272
FA
آرمین
فریدونی
0000-0003-0089-2638
کارشناسی ارشد تکنولوژی اتاق عمل، دانشکده پرستاری و مامایی، گروه اتاق عمل، دانشگاه علوم پزشکی شیراز، شیراز، ایران
arminfereidoni@yahoo.com
کاملیا
ترابی زاده
0000-0003-2193-5844
دانشیار، دانشکده پرستاری و مامایی، دانشگاه علوم پزشکی شیراز، شیراز، ایران
torabik@sums.ac.ir
سید علیرضا
مویدی
مربی، دانشکده پرستاری و مامایی، گروه هوشبری، دانشگاه علوم پزشکی شیراز، شیراز، ایران
ideyaom@gmail.com
مینا
امیری
0000-0003-4229-1777
دانشجوی دکتری پرستاری، کمیته تحقیقات دانشجویی، دانشگاه علوم پزشکی شیراز، شیراز، ایران
minaamiri753@gmail.com
10.30476/smsj.2020.87039.1142
<strong>مقدمه</strong>: دستگاه کوتری یکی از پرکاربردترین تجهیزات مورد استفاده در اتاق عمل است. این دستگاه حدود 1 قرن است که در اعمال جراحی استفاده شده و تاثیر مستقیمی بر روی نتایج اعمال جراحی دارد. بررسی اصول استفاده از دستگاه کوتری در پرسنل اتاق عمل باعث افزایش ایمنی بیمار و کاهش خطرات محیط کار می شود.<br /> <strong>روش ها:</strong> این مطالعه توصیفی- مقطعی در 5 بیمارستان بزرگ آموزشی شهر شیراز انجام گرفت. چگونگی استفاده از دستگاه کوتری توسط پرسنل اتاق عمل در 100 عمل جراحی مورد مشاهده قرار گرفت. اطلاعات مورد نظر با استفاده از چک لیست سنجش عملکرد پرسنل اتاق عمل در بکارگیری دستگاه کوتری جمعآوری گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با آزمون توصیفی، کای اسکوئر در سطح معنی داری 05/0 و از طریق نرم افزار SPSS نسخه 17 صورت گرفت<strong>.</strong><br /> <strong>یافته ها:</strong> میانگین سن پرسنل اتاق عمل شرکت کننده در پژوهش 6/772 ± 31/540 بود. عملکرد پرسنل اتاق عمل در بکارگیری دستگاه کوتری، عمدتا در سطح متوسط قرار داشت. بین نمره عملکرد پرسنل اتاق عمل در بکارگیری دستگاه کوتری با وضعیت شغلی (p-value=0/036) و مدرک تحصیلی (p-value=0/001) ، ارتباط معنی داری وجود دارد.<br /> <strong>نتیجه گیری:</strong>وجود ارتباط مثبت و مستقیم بین بکارگیری دستگاه کوتری با وضعیت استخدامی و همچنین مدرک تحصیلی پرسنل اتاق عمل می تواند نمایانگر این امر باشد که افزایش میزان سنوات ، تجارب بیشتر و تعهد بیشتر نسبت به کار در افراد استخدام رسمی و افزایش مدرک تحصیلی بعلت ارتقا سطح علمی فرد منجر به عملکرد بهتر در بکارگیری دستگاه کوتری شده است.
دستگاه الکتروسرجری,پرسنل اتاق عمل,اتاق عمل,کوتری
https://smsj.sums.ac.ir/article_47083.html
https://smsj.sums.ac.ir/article_47083_68957aa3ea9a8b61175e4fbdcc3472be.pdf
دانشگاه علوم پزشکی شیراز
مجله علوم پزشکی صدرا
2322-4339
8
3
2020
06
21
طراحی و اعتبار سنجی الگوی برنامه درسی مبتنی بر علوم اعصاب شناختی در دوره ابتدایی
273
288
FA
اسکندر
فتحی آذر
0000-0001-7875-4986
استاد، گروه علوم تربیتی، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه تبریز، تبریز، ایران
eskandarfathiazar@yahoo.com
آرش
مانی
0000-0002-6682-8957
دانشیار، مرکز تحقیقات روانپزشکی و علوم رفتاری، دانشگاه علوم پزشکی شیراز، شیراز، ایران
arashmani@gmail.com
یوسف
ادیب
استاد، گروه علوم تربیتی، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه تبریز، تبریز، ایران
yousef_adib@yahoo.com
زهرا
شریفی
0000-0003-4444-7798
دانشجوی دکتری برنامه ریزی درسی دانشگاه تبریز، تبریز، ایران
z.sharifi83@yahoo.com
10.30476/smsj.2020.83057.1047
<strong>مقدمه:</strong> هدف از انجام پژوهش حاضر، طراحی و اعتبار سنجی الگوی برنامه درسی مبتنی بر علوم اعصاب شناختی در دوره ابتدایی می باشد.<br /> <strong>روش ها:</strong> در این پژوهش از روش کیفی استفاده شده است. در مرحله اول، برای طراحی الگو و شناسایی عناصر الگو از روش کیفی از نوع نظریه زمینه ای و تحلیلی-استنباطی و در مرحله دوم برای اعتبارسنجی و اطمینان از کارآمدی الگوی برنامه درسی از ضریب لاوشه استفاده شده است. ابتدا الگوی برنامه درسی مبتنی بر علوم اعصاب شناختی براساس عناصر نه گانه کلاین طراحی گردید. الگوی پیشنهادی با استفاده از شیوه نمونه گیری هدفمند در اختیار 22 نفر از متخصصان حوزه مطالعات برنامه درسی و علوم اعصاب شناختی قرار گرفت و میزان اعتبار داده ها با استفاده از ضریب لاوشه مورد تحلیل قرار گرفتند.<br /> <strong>یافته ها: </strong>نتیجه کدگذاری سه مرحله ای داده های گردآوری شده، استخراج 35 مقوله فرعی و 72 ویژگی برای هرکدام از عناصر برنامه درسی بود. نهایتاً شاخص سی وی آر لاوشه بیست و یک مضمون اصلی را تایید نمود.<br /> <strong>نتیجه گیری:</strong> بطور کلی می توان اذعان کرد که الگوی مبتنی بر علوم اعصاب شناختی، مباحث جدیدی را در عرصۀ تعلیم و تربیت مطرح می نماید. توجه به ابعاد نظری این الگو و کاربرد آن در آموزش و پرورش از اهمیت ویژه ای برخوردار است. همچنین، تعامل علوم اعصاب و علوم تربیتی می تواند در بهبود نظریه، تفکر و عمل در حوزه علم یاددهی و یادگیری مؤثر افتد.
برنامه درسی,علوم اعصاب شناختی,اعتبارسنجی,دوره ابتدایی
https://smsj.sums.ac.ir/article_47084.html
https://smsj.sums.ac.ir/article_47084_408bfc912e23aaf05e26ba016fda9906.pdf
دانشگاه علوم پزشکی شیراز
مجله علوم پزشکی صدرا
2322-4339
8
3
2020
06
21
همبستگی بین ناامیدی، تاب آوری و تیپ شخصیتی D در بیماران نارسایی مزمن قلب
289
300
FA
شراره
ضیغمی محمدی
0000-0003-8738-9551
دکتری پرستاری، گروه پرستاری، دانشکده پرستاری و مامایی، واحد کرج، دانشگاه آزاد اسلامی، کرج، ایران
zeighami20@yahoo.com
مریم
هاشمی
0000-0001-9692-1485
دانش آموخته کارشناسی پرستاری، گروه پرستاری، دانشکده پرستاری و مامایی، واحد کرج، دانشگاه آزاد اسلامی، کرج، ایران
hashemi.mary98@gmail.com
10.30476/smsj.2020.82610.1030
<strong>مقدمه:</strong> عوامل روانشناختی، نقش تعیین کننده ای در پیامد و سازگاری بیمار با نارسایی مزمن قلب دارد که غالبا در فرایند درمان نادیده گرفته می شوند. هدف از مطالعه حاضر تعیین همبستگی بین ناامیدی، تاب آوری و تیپ شخصیتی D در بیماران نارسایی مزمن قلبی بود.<br /> <strong>روش ها:</strong> مطالعه از نوع توصیفی-همبستگی بود. یکصد بیمار مبتلا به نارسایی قلبی مزمن، مراجعه کننده به درمانگاه فرهنگیان واقع در منطقه دو شهر تهران به روش نمونه گیری مبتنی بر هدف انتخاب و وارد مطالعه شدند. فرم مشخصات دموگرافیک، شاخص تعیین شدت بیماری، پرسشنامه نا امیدی بک، نسخه کوتاه پرسشنامه تاب آوری کونور و دیویدسون و پرسشنامه تیپ شخصیتی D به روش مصاحبه تکمیل شد. داده ها توسط نرم افزار آماری spss ویراست 19 تحلیل شد.<br /> <strong>یافته ها:</strong> یافته ها نشان داد که بیشتر بیماران نارسایی قلبی ناامیدی(86%) وتاب آوری(85%) متوسط و 67% تیپ شخصیتی D داشتند. آزمون ضریب همبستگی پیرسون همبستگی متوسط، معکوس و معناداری بین تیپ شخصیتی D و تاب آوری(001/0>p ، 479/0- =r) و همبستگی ضعیف مثبت و معناداری بین تیپ شخصیتیD با ناامیدی (048/0=p ، 198/0=r) نشان داد. ارتباط معناداری بین ناامیدی و تاب آوری بدست نیامد(05/0<P).<br /> <strong>نتیجه گیری:</strong> تیپ شخصیتی D در بیماران مبتلا به نارسایی قلبی، با کاهش تاب آوری و افزایش ناامیدی همراه است. این یافته می تواند مورد استفاده سیاست گزاران بهداشت و درمان در طراحی مراقبتهای تیمی چند رشته ای و برنامه ریزی مراقبتهای کل نگر از بیماران مبتلا به نارسایی قلبی، قرار گیرد. با توجه به فراوانی بالای ناامیدی، کاهش تاب آوری و تیپ شخصیتی D در بیماران نارسایی قلبی، غربالگری، شناسایی و ارجاع بیماران نیازمند به حمایتهای روانشناختی، جهت تسهیل سازگاری و بهبود کیفیت زندگی ضروری می باشد. با شناسایی و حمایتهای روانشناختی از بیماران دارای تیپ شخصیتی D میتوان به افزایش امید و تاب آوری بیماران نارسایی قلبی کمک نمود.
نارسایی مزمن قلبی,تیپ شخصیتی D,ناامیدی,تاب آوری
https://smsj.sums.ac.ir/article_47085.html
https://smsj.sums.ac.ir/article_47085_b918ad6b45ff8ed3a00b2ecb3128a96e.pdf
دانشگاه علوم پزشکی شیراز
مجله علوم پزشکی صدرا
2322-4339
8
3
2020
06
21
مقایسه تطبیقی دیدگاه طب سنتی (منصوری، ابن سینا و جرجانی) درباره تشریح جمجمه با نظرات پزشکی نوین
301
310
FA
شبنم
محمدی
0000-0002-2352-286X
استادیار، گروه علوم تشریح و بیولوژی سلولی، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران
mohammadish@mums.ac.ir
امیر پرویز
توسلی
دانشجوی دکترا، گروه طب ایرانی، دانشکده طب ایرانی ومکمل، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران
tavasoli@mums.ac.ir
10.30476/smsj.2020.84432.1085
سالانه میلیون ها نفر بر اثر آسیب های مغزی ناشی از تصادف، نزاع، پرتاب از بلندی و یا آسیب های ورزشی به اورژانس مراجعه می کنند. با توجه به اینکه داشتن اطلاعات در مورد تشریح بدن به شناخت بیماری ها و علاج و درمان آنها کمک می کند، در این مقاله برآنیم که مقایسه تطبیقی بین توصیفات تشریحی در طب سنتی و طب نوین درباره استخوانها و عضلات جمجمه و صورت انجام دهیم. این مطالعه از نوع مروری- توصیفی بود که بر روی کتب طب سنتی ذخیره خوارزمشاهی، تشریح الابدان، قانون، هدایه المتعلمین و تشریح عبدالوهاب تفرشی انجام شد. سپس با مطالب کتب آناتومی گری و اسنل تطبیق داده شد. در انتها مطالب مقایسه و تفاوت و شباهتهای ذکر شد. بررسی مباحث تشریحی بیانگر این مطالب است که در زمینه علم تشریح پایه و اساس مطالب درباره استخوانها و عضلات جمجمه توسط طبیبان نامی ایرانی به دقت و ظرافت بیان شده و انطباق بسیاری بین این دو مکتب وجود دارد که بیانگر دانش حکما و دقت و توجه زیاد آنها جهت شناخت بدن بوده است. لذا به لزوم استفاده بیشتر از مطالب کتب طب سنتی توسط پزشکان عصر حاضر نیز تاکید می ورزد. این اطلاعات در زمانی بوده که طبیبان و حکما به دستگاههای تشخیصی مانند سونوگرافی، رادیولوژی و... دسترسی نداشتند. ابداع ابزارهای جرّاحی متعدد در آن زمان که بسیاری از آنها هنوز نیز در اتاقهای عمل استفاده می شود تاییدی بر این ادعا می باشد که اطلاعات تشریحی از طریق جراحی بدست آمده است.
تشریح,طب سنتی ایرانی,جمجمه,صورت
https://smsj.sums.ac.ir/article_47086.html
https://smsj.sums.ac.ir/article_47086_14897522fe64bba3cdfba6f9ad57c749.pdf
دانشگاه علوم پزشکی شیراز
مجله علوم پزشکی صدرا
2322-4339
8
3
2020
06
21
تاثیر آموزش خانواده محور بر خود مراقبتی در بیماران
311
320
FA
سمیرا
نصیری
0000-0003-4842-6038
کارشناس ارشد، بیمارستان مادر و کودک شوشتری، دانشگاه علوم پزشکی شیراز، شیراز، ایران
samira.nasiri2350@gmail.com
نوال
حیدری
0000-0003-3274-4226
دانشجوی دکتری، کمیته تحقیقات دانشجویی، گروه پرستاری، دانشکده پرستاری و مامایی حضرت فاطمه(س)؛ بیمارستان مادر و کودک شوشتری، دانشگاه علوم پزشکی شیراز، شیراز، ایران
navalheydari@gmail.com
سهیلا
رفیعی
کارشناس ارشد، بیمارستان مادر و کودک شوشتری، دانشگاه علوم پزشکی شیراز، شیراز، ایران
dpt2299465741@sums.ac.ir
مریم
پران
0000-0003-0772-6624
کارشناس ارشد، گروه پرستاری کودکان، دانشکده پرستاری و مامایی حضرت فاطمه (س)، دانشگاه علوم پزشکی شیراز، شیراز، ایران
mparan90@gmail.com
10.30476/smsj.2020.81889.1009
با توجه به نقشی که مطالعات برای آموزش خانواده محور در جهت ارتقاءبهداشت و سلامتی، انگیزه دادن برای پایبندی به درمان و پیشگیری در بیماران و کاهش هزینه های درمانی قائل شده اند، این مقاله با هدف بررسی آموزش خانواده محور بر خودمراقبتی در بیماران طراحی شده است<strong>.</strong> این مطالعه مروری در سال 1398با استفاده از تمام مقالات نمایه شده در پایگاه های اطلاعاتی ملی و بین المللی از سال ۲۰۰۰ تاکنون با استفاده از کلید واژه های آموزش خانواده محور، خودمراقبتی، مراقبت از بیمار و توانمندسازی خانواده نگارش شده است. 42 مقاله کیفی و کمی بررسی شده. در چند دهه اخیر به مفهوم آموزش خانواده محور و خودمراقبتی پرداخته شده است و در تخصصهای مختلف علوم پزشکی از جمله پرستاری مورد توجه بوده است. با سلامت محور شدن توجه به رویکرد خانواده محور افزایش یافته که بر تصمیم گیری مشارکتی برای بیمار تاکید دارد. یکی از الگوهای موثر در این زمینه الگوی توانمندسازی خانواده محور می باشد که تاثیر آن بر خودمراقبتی بیماران تایید شده و حمایت خانواده در آموزش به بیمار به عنوان یکی از عوامل موفقیت در آموزش و ارتقاء سلامتی و پیشگیری از بیماری ها از طریق افزایش خودکارآمدی مطرح شده است. به کارگیری الگوهایی مانند توانمند سازی خانواده محور در آموزش می تواند در ارتقاء رفتارهای خودمراقبتی افراد موثر بوده و تاثیر آن نیز در مطالعات متعدد تایید گردیده است.توانمندسازی خانواده باعث افزایش دانش، نگرش و بهبود عملکرد می شود ، توان خود مراقبتی را افزایش داده و منجر به بهبود کیفیت مراقبت و تسریع در بهبود بیماران وکاهش عوارض بیماری می گردد.
خودمراقبتی,ارتقاء سلامت,خانواده
https://smsj.sums.ac.ir/article_47087.html
https://smsj.sums.ac.ir/article_47087_ee9aa40d94bceed68409410a6a0e5d86.pdf