دانشگاه علوم پزشکی شیراز
مجله علوم پزشکی صدرا
2322-4339
2
1
2013
12
22
بررسی تاثیر برنامه آموزشی بازید منزل بر الگوی تغذیه و طول مدت تغذیه انحصاری با شیرمادر در نوزدان نارس
1
10
FA
ﺣﺴﯿن
مروج
/
mitraedraki@yahoo.com
میترا
ادراکی
/
mitraedraki@yahoo.co
معصومه
رامبد
/
ghodsbin93@gmail.com
مقدمه: علی رغم تاکید جهانی بر تغذیه انحصاری با شیرمادر در طی شش ماه اول زندگی، بسیاری از مادران تغذیه با شیرمادر را متوقف میکنند. بازدید منزل به عنوان یک راهبرد مداخلهای، ممکن است بر طول مدت تغذیه انحصاری با شیرمادر اثر بگذارد. لذا پژوهشی با هدف بررسی تاثیر برنامه آموزشی بازدید منزل بر الگوی تغذیه و طول مدت تغذیه انحصاری با شیرمادر بر روی نوزادان نارس انجام شد.مواد و روش: این مطالعه یک پژوهش تجربی است که در آن نوزادان نارس با سن جنینی کمتر از 37 هفته به طور تصادفی در دو گروه آزمون(30 نفر) و کنترل(30 نوزاد) قرار گرفتند. برنامه آموزشی بازدید منزل به مدت 6 ماه به گروه آزمون ارائه شد. گروه کنترل مراقبتهای معمول بیمارستان را دریافت کردند. در طی ماههای اول، دوم، سوم و ششم تولد نوزاد الگوی تغذیه و طول مدت تغذیه انحصاری با شیرمادر در دو گروه با یکدیگر مقایسه شد. دادهها با استفاده از آزمون کایاسکوئر و تی مستقل) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.یافتهها: بین دو گروه تحت بازدید منزل و کنترل در ماههای دوم، سوم و ششم از نظر الگوی تغذیهای تفاوت معنیداری وجود داشت(05/0>p) و در این ماهها، درصد بیشتری از کودکان گروه مورد، تغذیه انحصاری با شیرمادر داشتند. همچنین طول مدت تغذیه انحصاری با شیرمادر در گروه تحت بازدید منزل(69/2±75/1 ماه) بیشتر از گروه کنترل(24/1±67/0 ماه) بود (05/0≥p).بحث و نتیجهگیری: یافتههای این مطالعه گویای این بود که برنامه آموزشی بازدید منزل بر الگوی تغذیه و طول مدت تغذیه انحصاری با شیرمادر در نوزادان نارس موثر است. با توجه به اهمیت تداوم مراقبتها، و اثرات مثبت تغذیه با شیرمادر، توصیه میشود مراقبین بهداشتی، برنامه آموزشی بازدید منزل را جز برنامه های خود قرار داده تا از این طریق بتوان در جهت ارتقاء سلامت نوزادان نارس قدم برداشت.
تغذیه انحصاری با شیرمادر,نوزاد نارس,بازدید منزل
https://smsj.sums.ac.ir/article_44004.html
https://smsj.sums.ac.ir/article_44004_65fff7cba3ac76513f607408446887bd.pdf
دانشگاه علوم پزشکی شیراز
مجله علوم پزشکی صدرا
2322-4339
2
1
2013
12
22
بررسی میزان شیوع پو سیدگی دندانی در بیماران مبتلا به دیابت منطقه ششده قره بلاغ
11
20
FA
مریم
مشاوری نیا
/
lavaeef@sums.ac.ir
فاطمه
لوایی
/
ساره
مشاوری نیا
/
فرامرز
غلامی
/
مقدمه: دیابت یک بیماری متابولیک است که با افزایش غیرطبیعی گلوکز خون مشخص می گردد و میتواند اثرات مخربی برروی بسیاری از بافتهای بدن از جمله دهان و دندان داشته باشد. پوسیدگی نیز یک تخریب موضعی پیشرونده در مینا و عاج میباشد. در این تحقیق شیوع پوسیدگی دندان و ارتباط بین دیابت و پوسیدگی بیماران مبتلا به دیابت منطقه ششده قره بلاغ از توابع فسا بررسی شده است.مواد و روش: این تحقیق به روش مقطعی انجام گرفت. تعداد 130 بیمار مبتلا به دیابت مورد معاینه قرار گرفتند. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامهای شامل اطلاعات دموگرافیک فرد و سطح تحصیلات و وضعیت بهداشت بیمار بود . در معاینه بیماران تعداد دندانهای موجود و پوسیده و پلاک ایندکس آنها ثبت شد. برای تعیین الری پلاک ایندکس (O'leary Plaque Index) محلولهای آشکار ساز بر روی همهی سطوح دندانی بالای لثهای به کار برده شد. پلاک ایندکس بیماران کمتر از 20% به عنوان بهداشت دهان خوب، ایندکس بین 30-60 % به عنوان بهداشت دهان متوسط و ایندکس بالای70% به عنوان بهداشت دهان بد تفسیر شد.نتایج: در این مطالعه شیوع پوسیدگی بیماران مبتلا به دیابت مراجعه کننده به مراکز درمانی منطقه ششده قره بلاغ 43% و شیوع از دست رفتن دندان ها 69% بود. بررسی های انجام شده وجود ارتباط مستقیم و معنی دار بین میزان تحصیلات افراد مورد مطالعه و تعداد دندان های موجود را نشان می دهد به طوری که با افزایش میزان تحصیلات، تعداد دندان های حفظ شده بیشتر می شود(0005/0P=) . به علاوه با بهبود بهداشت دهانی بیمار، تعداد دندان های موجود نیز بیشترشده است که از لحاظ آماری معنا دار بود (0006/0P=). همچنین شاخص تعداد دندان پوسیده به تعداد دندان موجود با افزایش میزان تحصیلات (0005/0 P=) و بهبود وضعیت بهداشت (0004/0P=) به طور معنی داری کاهش مییافت.بحث و نتیجهگیری: شیوع بالای شیوع پوسیدگی دندانی و از دست دادن دندان در بیماران دیابتی، نیاز مبرم مردم منطقه به تدابیر مناسب بهداشتی – درمانی، فراهم نمودن نیروی انسانی کارآزموده جهت آموزش بهداشت و آگاه نمودن بیماران از عوارض دهانی دیابت و اقدامات پیشگیری کننده را میطلبد.
پوسیدگی دندانی,دیابت,دندان ازدست رفته
https://smsj.sums.ac.ir/article_44006.html
https://smsj.sums.ac.ir/article_44006_86442419fbabcf0e050e29f6711abfb6.pdf
دانشگاه علوم پزشکی شیراز
مجله علوم پزشکی صدرا
2322-4339
2
1
2013
12
22
بررسی ارتباط نابرابری جنسیتی و پوشش خدمات سلامت در کشورهای عضو سازمان ملل متحد
21
30
FA
ناهید
حاتم
/
محمد
خمرنیا
0000-0002-3759-5875
/
m_khammar1985@yahoo.com
عظیمه
قربانیان
/
مقدمه: در سالهای اخیر سلامت و بهداشت زنان به عنوان یکی از شاخصهای توسعه یافتگی کشورها مطرح میباشد؛ زیرا زنان بیشتر از مردان در معرض آسیب قرار دارند. هدف مطالعه حاضر بررسی تعیین ارتباط نابرابری جنسیتی بر شاخصهای سلامت زنان در سال 2011 بود.مواد و روش: این مطالعه از نوع مطالعات توصیفی- تحلیلی بود که به روش اکولوژیک و با اهداف کاربردی انجام شد. در این پژوهش، جامعه آماری شامل کل کشورهای جهان بودند و با توجه به عدم دسترسی به تمام دادههای کشورها از روش نمونهگیری در دسترس استفاده شد. دادهها مربوط به سال 2011 و بر اساس گزارش سازمان جهانی بهداشت بود. برای تحلیل دادهها از نرم افزار آماری SPSS ویرایش 16 و ضریب همبستگی پیرسون و آزمون تحلیل واریانس یک طرفه (one –way ANOVA) استفاده شد.یافتهها: نتایج این مطالعه نشان داد که بین شاخص نابرابری جنسیتی با تمام شاخصهای دسترسی به خدمات سلامت که شامل درصد زایمان بوسیله پرسنل آموزش دیده (0001/0>P و73/0- =r)، درصد استفاده از روشهای پیشگیری از بارداری (0001/0>P و66/0- =r)، درصد پوشش مراقبتهای پیش از زایمان حداقل چهار بار(0001/0>P و54/0- =r)، درصد پوشش مراقبتهای پیش از زایمان حداقل یک بار(0001/0>P و66/0- =r) و شاخص نیاز برآورده نشده در تنظیم خانواده (0001/0>P و55/0- =r) میشود؛ ارتباط معنیدار و منفی وجود داشت. همچنین میزان نابرابری جنسیتی در کشورهای چهار گروه درآمدی (درآمد بالا، متوسط رو به بالا، متوسط رو به پایین و کم درآمد) با هم متفاوت بود (0001/0, P<138/82=F) و میزان نابرابری جنسیتی در کشورهای با درآمد پایین بیشتر از کشورهای با درآمد بالا بود.بحث و نتیجهگیری: با توجه به آنکه افزایش نابرابری جنسیتی با شاخصهای دسترسی به خدمات سلامت رابطه منفی دارند؛ لذا با کاهش نابرابری جنسیتی میتوان دسترسی به خدمات سلامت را افزایش داده و از این طریق گامی در جهت رفاه عمومی و توسعه پایدار برداشت.
نابرابری جنسیتی,پوشش خدمات,شاخص نابرابری جنسیتی
https://smsj.sums.ac.ir/article_44007.html
https://smsj.sums.ac.ir/article_44007_3bac9550544436dca90d561f6d4ddf02.pdf
دانشگاه علوم پزشکی شیراز
مجله علوم پزشکی صدرا
2322-4339
2
1
2013
12
22
تجربه پرستاران در خصوص چالشهای روابط حرفهای پزشک و پرستار درسال1390
31
42
FA
فرزاد
محمودیان
/
smsj1366@yahoo.com
سیدمرتضی
سیدجعفری
/
مهسا
کشمیری
/
علی
عظیمی
/
محمد
حسین وثوقی
/
مقدمه: چگونگی ارتباط حرفه ای و شغلی پزشک با پرستار بازده درمانی را تحت تاثیر جدی قرار میدهد. از آنجا که فرآیند درمان سخت تحت تأثیر نوع تعاملات و ارتباطات بالینی است و در این راه چالش های متفاوتی وجود دارد، این مطالعه به منظور بررسی تجربه پرستاران در خصوص چالش های موجود در روابط حرفه ای بین پزشک و پرستار انجام شد.مواد و روش: مطالعه حاضر به صورت کیفی و از نوع پدیدارشناسی بود. دادهها با استفاده از 12 سوال بازپاسخ از 16 نفر از کارشناسان پرستاری جمعآوری شد. مشارکتکنندگان با روش نمونهگیری هدفمند، جهت دستیابی به تجربه غنی از موضوع مورد تحقیق انتخاب شدند. اطلاعات با استفاده از تحلیل محتوا با رویکرد استقرایی و با استفاده از روش کلایزی ( Colaizzi) تحلیل شد.یافتهها: مهمترین مشکل در تجربه پرستاران، مورد احترام قرار نگرفتن آنها از جانب پزشکها بود (40%). مهم ترین علل ناهماهنگی، عدم شناخت پزشک ها از پرستارها( 20%) و راندهای بالینی بدون حضور پرستاران(20%) بودند. در خصوص عوامل موثر در بهبود این رابطه، 3/33% احترام به پرستارها، و 3/73% انجام درمان بصورت کار گروهی را مطرح نمودند. مضامین پدیدارشده در این مطالعه شامل مشکلات پرستاران در رابطه حرفهای با پزشکان، ناهماهنگی پزشکان و پرستاران، اجرای دستورات توسط پرستاران، صفات شاخص پزشک بر اساس نظرات پرستاران، معیارهای یک پرستار ایده آل براساس نظرات پرستاران، اثرات حضور پرستار در راندهای آموزشی - درمانی از نظر پرستاران، تصویری ذهنی پرستاران از پزشک، عکس العمل پرستار در مواقع تذکر دادن مطلبی از سوی پزشک و نظر پرستاران درباره ارتقاء کیفیت رابطه ی حرفه ای پزشکان و پرستاران بود.بحث و نتیجهگیری: با توجه به ضرورت احترام اعضای تیم درمان در فرآیندها و پروسههای درمانی، نیاز به آموزش اخلاق و مهارتهای ارتباطی به صورت آموزش هم زمان گروه های پزشکی و پرستاری احساس می شود. نظارت و کنترل بر روند ارتباطات حرفه ای و شغلی در مراکز درمانی و بیمارستانها می تواند با مراقبت از انجام آیین نامه ها و قوانین مرتبط وضعیت حرفه ای و شغلی را به نحو چشمگیری بهبود بخشد. انجام مطالعات در سایر مراکز درمانی توصیه می گردد.
اخلاق,پرستار,پزشک,ارتباط,مراقبت از بیمار
https://smsj.sums.ac.ir/article_44008.html
https://smsj.sums.ac.ir/article_44008_70fd86ffd9d0014807b332b43b6c375d.pdf
دانشگاه علوم پزشکی شیراز
مجله علوم پزشکی صدرا
2322-4339
2
1
2013
12
22
بررسی آگاهی مادران از ترتیب و زمان رویش دندانهای شیری و دائمی در کودکان
43
54
FA
عبدالعزیز
حق نگهدار
/
ahagh@sums.ac.ir
پگاه
برونوش
/
سامان
آیدنلو
/
مقدمه: آگاهی والدین بر سلامت عمومی و نیز بهداشت دهان فرزندان آنها تأثیر دارد. هدف از این مطالعه ارزیابی آگاهی مادران نسبت به ترتیب و زمان رویش دندانهای شیری و دائمی در کودکان بود. مواد و روش: در این مطالعه مقطعی مادران مراجعهکننده به چهار مرکز بهداشت شهر شیراز مورد بررسی قرار گرفتند. با استفاده از یک پرسشنامه محقق- ساخته، اطلاعات دموگرافیک شرکتکنندگان و آگاهی آنها در مورد رویش دندان بطور کلی و بطور اختصاصی در ارتباط با زمان و ترتیب رویش دندانها، تعداد دندانهای شیری و دائمی و نیز مراقبتهای دهانی جمعآوری گردید. پاسخهای صحیح بر حسب درصد به عنوان سطح آگاهی در نظر گرفته شد. داده ها با استفاده از آنالیز واریانس و ضریب همبستگی اسپیرمن و پیرسون جهت تعیین ارتباط بین آگاهی شرکتکنندگان و متغیرهای دموگرافیک تجزیه و تحلیل شد. سطح معنی دار 05/0 > p در نظر گرفته شد.یافتهها: تعداد 200 مادر بین 23 تا 49 سال (4/4 ± 5/31) پرسشنامه ها را تکمیل کردند. میانگین پاسخهای صحیح برای تمام مادران برابر با 3/16 ± 8/47 درصد بود. سن مادران با آگاهی کلی و اختصاصی همبستگی معنیدار نداشت (05/0 < p). اما آگاهی کلی با میزان تحصیلات (42/0=r، 0001/0 > p) و تعداد فرزندان همبستگی معنی دار نشان داد (18/0- =r، 010/0 = p).بحث و نتیجهگیری: یافتههای مطالعه حاضر نشان داد آگاهی از الگوی رویش دندانها در میان مادران با میزان تحصیلات بالاتر و تعداد فرزندان کمتر مطلوبتر بود. آموزش منظم بهداشت دهان برای مادران بویژه آنهایی که سطح تحصیلات پایینتری دارند، ضروری است.
آگاهی,رویش دندان,دندانهای شیری,بهداشت دهان
https://smsj.sums.ac.ir/article_44009.html
https://smsj.sums.ac.ir/article_44009_b046a1ae7ee9925e8257fb7d16c29fed.pdf
دانشگاه علوم پزشکی شیراز
مجله علوم پزشکی صدرا
2322-4339
2
1
2013
12
22
اثربخشی آموزش مهارتهای حل مسئله و مدیریت خشم بر کاهش افسردگی در زندانیان
55
64
FA
رضا
میرزایی
0000-0002-8553-3820
/
r.mirzaee63@gmail.com
زهره
رئیسی
/
حمید
کاظمی
/
hkazemi56@yahoo.com
مقدمه: حدود 9 میلیون نفر در سراسر جهان در مراکز مجازات کیفری زندانی هستند. تقریباً همه آنها حالات افسردگی یا نشانههای استرس را تجربه میکنند. هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر آموزش مهارتهای حل مسئله و مدیریت خشم بر افسردگی در زندانیان مقیم زندان مرکزی شیراز در سال 1391 بود.روش بررسی: این پژوهش از نوع کارآزمایی بالینی همراه با پیش آزمون و پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری کلیه زندانیان مرد با جرم سرقت بودند. از بین زندانیان مذکور 30 نفر انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند (در هر گروه 15 نفر). دادهها با استفاده از پرسشنامه افسردگی بک در سه مرحله پیش آزمون (قبل از شروع جلسات آموزش)، پس آزمون (پس از جلسات آموزش) و آزمون پیگیری (یکماه پس از پایان جلسات آموزش) جمعآوری گردید. جهت تجزیه و تحلیل دادهها از آزمون تحلیل کوواریانس تک متغیره استفاده شد.یافته ها: نتایج نشان داد که میانگین نمرات افسردگی در پیش آزمون به ترتیب در دو گروه آزمایش و کنترل 60/28، 46/29 و در پس آزمون 73/17، 13/26 و در آزمون پیگیری 06/16 و 40/25 بود. نتایج مطالعه نشان داد که در مرحله پیش آزمون بین دو گروه از نظر افسردگی تفاوت مـــعنیداری وجود نداشـــت. این در حالی بود که که دو گروه از نــظر مــیانگین نمره افسردگی در پس آزمون (02/0, P=97/5=F) و آزمون پیگیری (02/0, P=70/5=F) تفاوت معنیداری داشتند.نتیجهگیری: نتایج نشان داد آموزش مهارتهای حل مسئله و مدیریت خشم موجب بهبود علائم افسردگی در زندانیان شد. لذا پیشنهاد میگردد به منظور پیشگیری و کاهش علائم افسردگی در زندانیان آموزش مهارتهای حل مسئله و مدیریت خشم مورد توجه قرار گیرد.
مهارت حل مسئله,مهارت مدیریت خشم,افسردگی,زندانیان
https://smsj.sums.ac.ir/article_44010.html
https://smsj.sums.ac.ir/article_44010_4b7a1a5acd4c2416aed2ddd510c35092.pdf
دانشگاه علوم پزشکی شیراز
مجله علوم پزشکی صدرا
2322-4339
2
1
2013
12
22
بررسی میزان فرار بیماران از یک بیمارستان عمومی در شیراز
65
74
FA
محمد
خمرنیا
0000-0002-3759-5875
/
m_khammar1985@yahoo.com
زهرا
کاووسی
/
زهرا
کریمی جابری
/
مریم
شیروانی
/
احمد
صادقی
/
oe.info@yahoo.com
مقدمه: فرار بیمار از بیمارستان هزینههای زیادی را برای بیمار و نظام سلامت به همراه دارد. از سوی دیگر احتمال ایجاد حوادث ناگوار برای این گروه از بیماران به مراتب بیشتر از سایر بیماران میباشد. هدف مطالعه حاضر تعیین میزان فرار بیماران از بیمارستان عمومی شیراز در طی دو سال 90 و 91 بود.مواد و روش: این مطالعه از نوع مطالعات گذشته نگر بوده که به صورت توصیفی در یکی از بیمارستانهای تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی شیراز انجام شد. در این مطالعه دادههای بیماران فراری از یکی از بیمارستانهای عمومی شیراز از ابتدای سال 1390 تا انتهای سال 1391 از پرونده های بیمارستانی استخراج گردید. برای جمع آوری داده ها از چک لیست استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 21 و آمار توصیفی انجام شد.یافتهها: از مجموع 84420 نفر بیمار پذیرش شده در بیمارستان در طی دو سال 91-90، تعداد 454 نفر فرار کرده بودند. بیشترین فراوانی فرار بیمار مربوط به بخش اورژانس، مردان و افراد متاهل بود. همچنین مدت اقامت بیشتر افراد فراری کمتر از یک روز در بیمارستان بود و فرانشیز 60 درصد افرادی که بیمارستان را بدون مجوز ترک کرده بودند به صورت رایگان بود.بحث و نتیجهگیری: با توجه به افزایش فرار بیماران از بیمارستان در سالهای اخیر باید با مکانیسمهای مناسب و راهکارهایی از جمله کنترل بیشتر بر ورود و خروج بیماران، افزایش ارتباط کادر درمانی با بیماران و کنترل افراد باسابقه فرار، از بروز اینگونه رفتارها جلوگیری کرد.
فرار,بیمار,بیمارستان عمومی,اورژانس
https://smsj.sums.ac.ir/article_44011.html
https://smsj.sums.ac.ir/article_44011_284b8de3088179717025b8092964c289.pdf
دانشگاه علوم پزشکی شیراز
مجله علوم پزشکی صدرا
2322-4339
2
1
2013
12
22
مقایسه فرایندهای عالی شناختی در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس با افراد بهنجار
75
82
FA
الهام
شریفی رضوی
/
athena.sharifi@yahoo.com
آتنا
شریفی رضوی
/
مجتبی
کاظمیان
/
باب الله
بخشی پور
/
بهرام
میرزائیان
/
امیر
مقدم احمدی
/
حجت
سعیدی نژاد
/
ندا
قلی پور
/
مقدمه: مولتیپل اسکلروزیس (MS) ، به عنوان یکی از شایعترین اختلال های سیستم اعصاب مرکزی، مشکلات شناختی متعددی را به همراه دارد. اختلال های شناختی، شیوعی در حد 50 تا 60 درصد در بیماران مبتلا به MS داشته و مهم ترین نقش را در از دست دادن کار و خانه نشین شدن این بیماران برعهده دارند. هدف از انجام این پژوهش، مقایسه فرایندهای عالی شناختی در بیماران مبتلا به MS و افراد بهنجار بود.مواد و روش: از میان 1293 بیمار عضو انجمن MS مازندران در سال 1390، تعداد 44 نفر(22 زن و 22 مرد) به طور غیرتصادفی (هدفمند) انتخاب و تعداد 44 نفر نیز به عنوان گروه شاهد با همتاسازی سن، جنسیت و میزان تحصیلات تعیین گردیدند. معیارهای خروجی مطالعه وجود افسردگی، عدم آشنایی کار با کامپیوتر و معیار ناتوانی EDSSبالای 4 در نظر گرفته شد. برای سنجش فرایندهای عالی شناختی از آزمون برج لندن استفاده گردید که در آن تعداد خطاها، زمان کل انجام آزمایش و زمان تاخیر مورد بررسی قرار گرفت. داده ها با استفاده از آزمون تی مستقل تجزیه و تحلیل شد.نتایج: در زمینه تعداد خطاها، نتایج مطالعه نشان داد که بین دو گروه مبتلا به بیماری MS و گروه شاهد از نظر تعداد حرکاتی که آزمودنی در طی آن مسئله را حل کرده تفاوت وجود داشت و میانگین تعدا خطاها در گروه مورد (90/8±73/12) بیش از گروه شاهد (49/5±48/6) بود (0001/0>P). در زمینه زمان کل نیز نتایج مطالعه حاکی از این بود میانگین زمان کل انجام آزمایش درگروه بیمار (63/342±609) بیشتر از گروه شاهد(37/177±23/488) بود و آزمون تی مستقل نیز تفاوت معنی داری را در این زمینه نشان داد (007/0=P). اما در جمع زمان تاخیر بین دو گروه تفاوت معنیدار مشاهده نشد(436/ 0=P).بحث و نتیجهگیری: از میان متغیرهای مورد سنجش توسط آزمون برج لندن، بیشترین آسیب شناختی در مبتلایان به مولتیپل اسکلروزیس، کند شدن سرعت پردازش اطلاعات بود.
فرایندهای عالی شناختی,مالتیپل اسکلروزیس,عملکرد شناختی,آزمون برج لندن
https://smsj.sums.ac.ir/article_44012.html
https://smsj.sums.ac.ir/article_44012_e39778928b55e511fa9909b69e79ddf4.pdf
دانشگاه علوم پزشکی شیراز
مجله علوم پزشکی صدرا
2322-4339
2
1
2013
12
22
بررسی زمان انتظار ارائه خدمات اورژانس در بیمارستان آموزشی شیراز
83
88
FA
فاطمه
ستوده زاده
/
fsetudezade@gmail.com
پیمان
پترام فر
/
علیرضا
معرف
/
زهره
قنبری
/
مهرناز
مردانی
/
زهرا
هوشمند
/
مقدمه: بخش فوریتهای بیمارستانی وظیفه فراهم نمودن مراقبتهای درمانی سریع در همه اوقات شبانه روز و تمام روزهای سال را برای بیماران نیازمند به اقدمات درمانی به عهده دارند. لذا هدف از انجام این پژوهش تعیین مدت زمان انتظار بیمار در بخش اورژانس بیمارستان آموزشی شیراز بود.مواد و روش: این پژوهش توصیفی تحلیلی در یکی از بیمارستان های آموزشی شیراز در سال 1390 انجام گرفت. به منظور زمان سنجی گردش کار بخش اورژانس در این بیمارستانٍ، حجم نمونهای به اندازهی 180 بیمار تعیین گردید. برای جمع آوری اطلاعات از فرم زمان سنجی گردش کار اورژانس استفاده شد. روایی فرم های مذکور از طریق جلسات متعدد کارشناسی تایید شده بود. دادهها وارد نرم افزار SPSS 16گردید و از آمار توصیفی و آزمون تحلیلی تی تست(T test) استفاده شد.یافتهها: نتایج نشان داد که میانگین فاصله زمانی ورود بیمار تا اولین ویزیت پزشک 5±73/4 دقیقه می باشد. میانگین فاصله زمانی ورود بیمار به بخش تریاژ تا ارجاع وی به بخشهای فوریت داخلی، جراحی، زنان یا ترخیص55± 13/48 دقیقه است. همچنین میانگین فاصلهی زمانی ارجاع بیمار به بخش فوریتهای داخلی و فوریتهای جراحی تا اولین ویزیت توسط پزشک متخصص به ترتیب 9± 45/10 و20±10/39 دقیقه بود و بین میانگین دو گروه تفاوت وجود داشت(002/0=P). در مورد اقدامات تشخیصی نیز میانگین فاصله زمانی اعزام تا دریافت نتیجه اولین آزمایش 33± 91/104 دقیقه، میانگین فاصله زمانی اعزام تا دریافت نتیجه رادیولوژی 11±50/24 دقیقه و میانگین فاصله زمانی اعزام تا دریافت نتیجه نوار قلبی 4±83/11 دقیقه بود.بحث و نتیجهگیری: نتایج بیانگر آن بود که زمان انتظار ارائه خدمات در بخش اورژانس بیمارستان مورد بررسی طولانی بود، لذا قرار دادن رزیدنتهایی مختص هر یک از فوریت ها، گسترش فضا و امکانات بخش اورژانس و اصلاح فرآیندهای ارائه خدمت به بیمار در این بخش ضروری به نظر می رسد.
زمان انتظار,اورژانس,گردش کار
https://smsj.sums.ac.ir/article_44013.html
https://smsj.sums.ac.ir/article_44013_8dc12b8b422f8bc9cf8d8e16cc147c8a.pdf
دانشگاه علوم پزشکی شیراز
مجله علوم پزشکی صدرا
2322-4339
2
1
2013
12
22
شیوه های آموزشی راهبردی ارتباط بالینی پزشکان و پرستاران با مبتلایان به سرطان
89
102
FA
فرزاد
محمودیان
/
smsj1366@yahoo.com
نجمه
شکرخند
علیرغم پیشرفتهای قابل توجه علم پزشکی، سرطان(Cancer) یکی از علل مهم مرگ و میر در دنیا می باشد و به عنوان یکی از مهمترین بیماریهای قرن حاضر و دومین علت مرگ و میر بعد از بیماریهای قلب و عروقی مطرح است . میزان مرگ ناشی از سرطان در کل دنیا در سال 2007 حدود 9/7 میلیون نفر (حدود 13% کل موارد مرگ و میر) تخمین زده میشود. فرد متعاقب تشخیص آن دچار اضطراب و افسردگی ناشی از ترس غیرواقعی از مرگ و کاهش انرژی اجتماعی میگردد، بطوری که ضرورت بستری مکرر و نگرانی های مداوم برای بیماران و خانواده های آنها ، فرد را به سمت و سوی اختلالات روانی می کشاند.بررسی مسائل اخلاقی در بیماران مبتلا به سرطان بسیار چالش برانگیز است و ممکن است این بیماران در وضعیت روحی مناسبی جهت تصمیمگیری در رابطه با افزایش طول زندگی و یا کاهش کیفیت زندگی و عوارض جانبی آن نباشند. با این حال در چنین مواردی خواسته بیمار باید مورد احترام قرار گیرد.هدف از این مقاله بررسی ارتباط بالینی مناسب پزشکان و پرستاران با افراد مبتلا به سرطان می باشد. این ارتباط بین پزشک و بیمار در تمامی مراحل بیماری از انجام آزمایشات غربالگری سرطان گرفته تا برقراری اعتماد کامل بین بیمار و پزشک را شامل میشود. همچنین مساله اتانازی در فرهنگهای مختلف مورد بررسی قرار گرفته و سطوح مختلف تعامل بین پزشک و بیمار بیان شده و در نهایت راهکارهایی چند در جهت تعامل هر چه بهتر و موثرتر پزشکان و پرستاران با این گونه بیماران پیشنهاد میگردد.
سرطان,ارتباط,کیفیت زندگی
https://smsj.sums.ac.ir/article_44005.html
https://smsj.sums.ac.ir/article_44005_11c8485f2ab8cd1dde5c4db2f9e62cf4.pdf