unavailable
unavailable
مقدمه: پذیرش تغییر و تحول سازمانی از سوی کارکنان از مهمترین موضوعاتی میباشد که مدیران نظام سلامت با آن روبرو هستند. هدف این مطالعه بررسی رابطه بین توانمندسازی روانشناختی با آمادگی پذیرش تحول در کارکنان بهداشتی سطح اول ارائه خدمات در شبکه بهداشت و درمان شهرستان نوراباد 1391 میباشد.مواد و روش: این مطالعه از نوع مطالعات توصیفی_ تحلیلی و همبستگی بوده که به صورت مقطعی در بهار 1391 انجام شد. جامعه پژوهش شامل کلیه بهورزان شبکه بهداشت نوراباد میباشد که به دلیل مشکل در دسترسی به کلیه جامعه آماری از روش نمونهگیری خوشهای استفاده شد. ابزار گردآوری دادهها شامل دو پرسشنامه استاندارد توانمندسازی روانشناختی و آمادگی میزان پذیرش تحول سازمانی بود. برای تحلیل دادهها از نرم افزار SPSS نسخه16استفاده شد. همچنین از آمار توصیفی، آزمون اسپیرمن، تی تست و آنالیز واریانس یک طرفه استفاده شد.یافتهها: یافتههای پژوهش نشان داد که تحول سازمانی با سطح تحصیلات ارتباط مثبت معنیدار دارد(021/0 p= و11/4 (F= همچنین آزمون رگرسیون بین دو مولفه توانمند سازی روانشناختی یعنی شایستگی و تاثیرگذاری با پذیرش تحول سازمانی ارتباط مثبت معنیدار را نشان داد(05/0>p).بحث و نتیجه گیری: توانمندسازی روانشناختی بر پذیرش تحول سازمانی اثر مثبت و فزایندهای دارد. پیشنهاد میشود تا مدیران شبکه بهداشت و درمان بر توانمندسازی بهورزان و کارکنان بهداشتی اهمیت داده و مولفههای شایستگی و موثر بودن را که موجب بهبود پذیرش تحول سازمانی میشود، از طریق افزایش توجه به کار و نیازهای بهورزان تقویت کرده و با ایجاد محیطی مناسب و توانمند کردن کارکنان، بستر لازم برای سازگاری آنها با تغییرات محیط و فناوریهای جدید را اماده سازند. تا ازاین طریق با ارائه خدمات با کیفیت، سطح سلامت و رفاه جامعه را افزایش دهند.
مقدمه: یکی از عملکردهای رایج در مذاهب مختلف «دعا» بوده که به معنی ارتباط انسان با خدا یا وجودی معنوی است. دعا به عنوان یک مکانیزم دفاعی در سازگاری با بیماری مزمن میتواند موثر واقع شود. هدف از پژوهش حاضر تعیین دعا (آداب دعا کردن، تجربیات قبلی دعا و نگرش نسبت به دعا) در بیماران تحت همودیالیز و ارتباط آن با ویژگیهای فردی- اجتماعی و کلینیکی است.مواد و روش: این مطالعه از نوع توصیفی – همبستگی به صورت مقطعی بوده که بر روی 200 نفر از بیماران تحت همودیالیز مراجعه کننده به مراکز آموزش درمانی دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام گرفته است. نمونهگیری به صورت سرشماری انجام شد. داده ها با استفاده از مقیاس تطبیق یافته دعا (پولوما و پندلتونز1991) و فرم مشخصات فردی جمع آوری گردید. جهت تعیین اعتبار علمی ابزار از روش روایی محتوا و جهت تعیین پایایی از آزمون کرونباخ استفاده گردید. داده ها با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی تجزیه و تحلیل شدند.یافتهها: میانگین و انحراف معیار آداب دعا، تجربیات قبلی دعا، نگرش نسبت به دعا و کل دعا به ترتیب30/16±57/91، 13/7±32/46، 58/7±64/32 و 49/26±54/170بود. بین سن، جنس و سطح تحصیلات با دعا و ابعاد آن ارتباط معنی داری آماری وجود داشت(05/0 p<). بین طول مدت دیالیز با نگرش نسبت به دعا ارتباط معنیداری دیده شد(05/0 p<). در حالی که ارتباط طول مدت دیالیز با آداب دعا و تجربیات قبلی دعا و کل دعا از نظر آماری معنیدار نبود(05/0<p).بحث و نتیجهگیری: مشخصات فردی با دعا در بیماران تحت همودیالیز در ارتباط است، بنابراین کادر درمانی میتوانند بیماران را بر اساس ویژگیهای فردی به سمت دعا سوق دهند.
مقدمه : افسردگی بعد از زایمان سلامت مادر را به خطر انداخته و بر ارتباطات اجتماعی وی و تکامل نوزاد اثرات منفی دارد. مطالعه حاضر با هدف تعیین میزان افسردگی بعد از زایمان و برخی عوامل مرتبط با آن انجام گردید .مواد و روش: این مطالعه مقطعی در بیمارستان فاطمه الزهرا (س) نجف آباد اصفهان انجام شد . تعداد 92 نفر با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، از بین مادران با 8-4 هفته بعد از زایمان انتخاب شدند. مادران با استفاده از پرسشنامه استاندارد بک مورد بررسی قرار گرفتند. داده های جمع آوری شده با استفاده از آزمون کای دو مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.یافتهها: نتایج نشان داد، اکثریت مادران از افسردگی(27/78%) رنج می بردند. بین سطح تحصیلات، زندگی مستقل و نحوه زایمان با میزان افسردگی بعد از زایمان، رابطه معنیدار آماری وجود داشت(05/0p< ). ولی با سایر مشخصات آنها از جمله سن، وضعیت اشتغال، رتبه زایمان و کمک رسانی همسر ارتباط معنی داری مشاهده نشد (05/0P>)بحث و نتیجه گیری: با توجه به شیوع بالای افسردگی دست اندرکاران بهداشتی باید عنایت بیشتری به این اختلال مبذول دارند.
مقدمه: ارزش کنونی و موفقیت آینده هر سازمان بستگی کامل به تواناییها و مهارتهای کارکنان آن دارد. بیمارستان نیز از مهمترین سازمانهای ارائه دهنده خدمات میباشد که متکی بر نیروی انسانی دانشمدار است. هدف این مطالعه بررسی ویژگیهای نیروی انسانی دانشمدار در بیمارستانهای عمومی دانشگاه علوم پزشکی شیراز بود.مواد و روش: پژوهش حاضر از نوع مطالعات پیمایشی بوده که به صورت توصیفی_ تحلیلی در سال 1391 در بیمارستانهای عمومی شیراز انجام شد. جامعه پژوهش شامل کلیه پزشکان و پرستاران شاغل در دو بیماستان نمازی و شهید فقیهی شیراز بود که از روش نمونهگیری چند مرحلهای ( نمونهگیری طبقه بندی متناسب با حجم نمونه و نمونهگیری خوشهای دو مرحلهای) استفاده شد. در نهایت تعداد 124 نفر ازکادر پرستاری و پزشکی به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. ابزار گرداوری داده ها دراین مطالعه پرسشنامه بود که پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 89/0 بدست آمد. برای تحلیل داده ها از نرم افزار آماریSPSS نسخه 16 و آزمونهای همبستگی پیرسون، آزمون آنوا و تی تست و به منظور تحلیل توصیفی دادههای تحقیق از آمار توصیفی استفاده شد. یافتهها: از مجموع 124 پرسشنامه، 120 پرسشنامه بازگردانده شد. نمونه پژوهش در این مطالعه 72 درصد مرد و 50 درصد آنها دارای مدرک کارشناسی بودند. از این تعداد 36 نفر پزشک و 64 نفر پرستار بودند. کارکنان درمانی از مجموع 9 مولفه دانشوران دارای تمام مولفه ها بجز ابعاد استقلال، خودانگیختگی، و خلاقیت بودند. میانگین نمره ویژگیهای دانشوران تنها با متغیر سن رابطه معنیدار وجود داشت (024/0 p= و253/0- =r) ولی با سایر متغیرهای دموگرافیک ارتباطی دیده نشد. بحث و نتیجهگیری: یافتههای پژوهش نشان داد که پزشکان و پرستاران به عنوان مهمترین نیروهای بیمارستان دارای برخی ویژگیهای دانشوران بودند. مدیران بیمارستانها باید عدم وجود سایر ویژگیهای دانشوران در کادر درمانی را ریشهیابی کرده و جهت حفظ و ارتقای ویژگیهای موجود برنامهریزی و اقدامات مناسبی را انجام دهند.
مقدمه: یکی از مهم ترین ابزار پیشگیری از ایدز داشتن آگاهی مناسب است، این مطالعه با هدف بررسی آگاهی، نگرش و عملکرد دانشجویان دانشکده علوم پزشکی دزفول در مورد بیماری ایدز جهت نیازسنجی آموزشی قبل از ورودشان به بیمارستان انجام شد.مواد و روش: پژوهش حاضر بصورت مقطعی بر روی کلیه دانشجویان دانشکده علوم پزشکی دزفول در سال 1390 انجام شد. نمونهها به صورت سرشماری انتخاب و با پرسشنامه ای (محقق ساخته) شامل 6 سوال مشخصات دموگرافیک ، 19 سوال آگاهی، 12 سوال نگرش،7سوال عملکرد مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده ها با استفاده از نرم افزار spss نسخه 18و از طریق آزمون کای اسکوئر، آزمون همبستگی اسپیرمن، تی تست و آنالیز واریانس تحلیل شدند.یافتهها: 40 نفر (5/62%) از پاسخ دهندگان مونث بودند. 50 نفر (1/78%) از نمونه ها آگاهی بالایی در مورد ایدز داشتند، دانشجویان مرد بطور معنیداری آگاهی بیشتری از بیماری ایدز داشتند (01/0 = p). بیشترین اطلاعات در مورد بیماری از طریق آموزشهای مدارس و کتب درسی کسب شده بود. بیش از نیمی از نمونهها نگرش مثبتی نسبت به راهکارهای پیشنهادی داشتند که دانشجویان پرستاری نسبت به سایر دانشجویان نمره نگرش بیشتری داشتند (04/0 = p).در بخش عملکرد نیز 3/45 % افراد عملکردی مناسب در رابطه با راههای انتقال داشتند.بحث و نتیجهگیری: سطح آگاهی و نگرش دانشجویان در مورد بیماری ایدز بالا به نظر میرسید اما همچنان تصورات نامناسبی در زمینه راههای گسترش، نگرش و عملکرد دانشجویان، آن هم دانشجویانی که در معرض مستقیم بیماری هستند وجود داشت که برای جبران این کمبودها میتوان آموزش مناسب در این زمینه را قبل از ورود به عرصه کارآموزی پیشنهاد نمود.
مقدمه: کمردرد عامل اصلی بروز ناخوشی در کارکنان حیطه سلامت است. شیوع کمردرد در میان کارکنان بیمارستانی در کشورهای مختلف متفاوت است. عوامل مختلفی مانند خم بودن کمر ، چرخش ناگهانی ، انجام یک کار به مدت طولانی و حرکات تکراری در ایجاد کمردرد و سایر آسیبهای ستون مهره ها نقش دارند. این مطالعه با هدف بررسی شیوع کمردرد در گروههای مختلف کارکنان بیمارستان (پرستار، پاراکلینیک، خدمات و. . .) شهید بهشتی شیراز و شناخت عوامل خطرزای مرتبط با آن و ارائه راهکارهای مناسب در جهت پیشگیری از بروز کمردرد انجام شد.مواد و روش: پژوهش حاضر، مطالعهای مقطعی بوده که با ارائه پرسشنامه شامل 23 سئوال به 275 نفر از کارکنان بیمارستان شهید بهشتی شیراز انجام شد. پرسشنامه به صورت خودایفا به مدت سه ماه جمعآوری شد. دادهها از طریق آزمونهای آماری لوجستیک رگرسیون و آزمون آماری کای-اسکوئر بررسی و سطح معنیداری 05/0 در نظر گرفته شد.یافتهها : نتایج مطالعه شیوع کمردرد 9/50% (1/42% در میان مردان و9/57% در میان زنان ) را نشان داد. بیشترین شیوع کمردرد در گروه پرستار و ماما (7/60%) مشاهده شد. جنسیت، قد کوتاه، زایمان، سابقه بیماری و ضربه و مدت زمان ابتلا به کمردرد به عنوان مهمترین فاکتورهای مستعد کننده کمردرد شناخته شدند.بحث و نتیجهگیری: با توجه به شیوع بالای کمردرد در کارکنان بیمارستانی، انجام اقدامهای محافظتی در جهت جلوگیری و کاهش بروز کمردرد در کارکنان بیمارستانی لازم است . فراهم نمودن وسایل نقل و انتقال بیماران، استراحت کافی بین کار ، افزایش زمان مرخصی زایمان، طراحی محل کار بر اساس اصول ارگونومی و قرار دادن وسایل در قفسه های قابل تنظیم ارتفاع ، تهیه تختهای قابل تنظیم درتمامی بخشهای بستری و برگزاری کلاسهای آموزشی در مورد مکانیک صحیح بدن در حین کار از جمله نکاتی هستند که ما را در نیل به این هدف یاری میکنند.